سفارش تبلیغ
صبا ویژن

نظریه های فرا اخلاق وبررسی نظام اخلاق اسلامی Meta Ethics
 

اخلاق اسلامی( رویکرد و کارکرد)

از ساحت‌های وجودی انسان، «ساحت نفسانی، باطنی، درونی و روحی» است و از سرمایه‌های گرانسنگ گزاره‌ها و آموزه‌های دینی و اسلامی همانا «آثار گرانبهای‌اخلاقی» است که خود زاییدة فکر روشن و تجلی نبوغِ درخشان ارباب معرفت و فضیلت و اصحاب انگیزه و اندیشه‌های ناب اسلامی و پاک سیرتان و صواب‌اندیشان و شاگردان مکتب قرآن و روایات و دارندگان بینش، گرایش و کنش‌های وحیانی است که بازشناسی، باز پژوهی، بازسازی و حتی بازتولید و بازآفرینی این گنجینه‌های اسلامی‌- انسانی در سه جهت:

الف. بصیرت به اهمیت و ضرورت پردازش بخش مهمی از تعالیم اسلامی یعنی «اخلاق».

ب. توسعه، تکمیل و تکامل میراث بزرگ اخلاق اسلامی و نوآمد کردن، پاسخ‌گو بودن و توانمندی و خلوص‌بخشی چنین منابع صنیع و غنی اسلامی است.

ج. هماهنگ‌سازی و برقراری تعادل بین کتب و آثار نوشتاری و گفتاری حوزة «اخلاق» خواهد بود.

در این نوشتار برآنیم تا به نقد اثباتی - تحلیلی، سلبی و انتقادی کتب و نوشتارهای اخلاقی - که برگرفته از آیات و احادیث و به اصطلاح «درون دینی» است، - همت گماریم و اگرچه از روش‌ها، ذوق و گرایش‌های فکری، اعم‌از: عقلی، عرفانی و حتی ترکیبی و به اصطلاح «برون دینی» نیز بهره‌ها جسته است، بپردازیم تا فصل نوینی برای صاحب‌نظران و نقطةعطفی در شناخت و بازشناخت میراث عظیم آموزه‌های اخلاقی اسلام باشد و رهآورد اخلاقی بزرگان حوزة دین در ارتباط و تعامل با رهیافت‌های عقیدتی و فکری و بخش‌های علمی اجتماعی و سیاسی قرار گیرد تا بحث اخلاق، فردِاخلاقی و جامعة اخلاقی به‌صورت جزیره‌ای و گزینشی طرح و تبیین نگردد؛ بلکه در فرایندی کلی و مجموعه‌ای و به ‌هم‌پیوسته مطرح شود و همه از سرچشمه‌های اصیل و جامع «دین» نشأت گیرد تا عقاید با اخلاق و اخلاق با احکام و همه با هم در ساختن و پرداختن جامعة دینی و اسلامی‌ حکمت عملی و عینی، اخلاق نظری و عملی، معرفت فکری، اخلاقی، اجتماعی و سلوک بینشی، گرایشی و کنشی به صورت مجموعه‌ای درهم تنیده تجلی و ظهور یابند و ثمرة چنین اخلاقی همانا در تعلیم کتاب و حکمت و تزکیه و تهذیب نفس و تحقق عدالت اجتماعی به نمایش درمی‌آید؛ بنابراین قبل از پرداختن به «کتب‌اخلاقی گذشتگان» به برخی مؤلفه‌ها و اصول نوشتار اخلاقی اشاراتی خواهد شد که فهرست‌وار و در دو محور قابل طرح است:

الف. ویژگی‌ها و مؤلفه‌های قالبی، صوری و بیرونی

ب. ویژگی‌ها و مؤلفه‌های قلبی، محتوایی و درونی



الف. ویژگی‌ها و مؤلفه‌های قالبی، صوری و برونی نوشتار اخلاقی

1. زیبانویسی، شیوا نویسی یا بلاغت و رسایی در نوشتار اخلاقی.

2. سادگی و روانی یا سهل‌نویسی.

3. با بیانی دل‌انگیز و قلمی (بنان) روح‌افزا و طراوت‌زا نوشته شود.

4. نثری متنوع و منکسر داشته‌باشد، نه یکنواخت

5. قالب نوشتاری و فرم و صفحه‌پردازی روزآمد و فطرت‌پسند و دل‌انگیز داشته‌باشد؛ یعنی از حروفچینی، کاغذ، فهرست‌بندی، نقش و نگار شایسته و بایسته برخوردار باشد.



ب. ویژگی‌های مؤلفه‌های قلبی و درونی

1. تأثیرگذار و راهبر باشد، یعنی دردشناسی و درمانگری همه‌جانبه داشته باشد.

2. دارای پشتوانة عقلانی و خردپذیر باشد.

3. روح‌افزا، حرارت‌زا، تقدس‌بخش و مسوولیت‌آفرین باشد.

4. حقیقت‌گرایی و واقع‌گرایی در آن به‌هم سرشته باشد.

5. متناسب با حال خوانندگان و نیازهای حقیقی و درونی آنان باشد.

6. بلند معنا، پربار و ژرف مدارانه باشد.

7. فراگیر و همه‌جانبه باشد.

8. از کلی‌گویی حرف و مبالغه‌گویی پرهیز کند.

9. پردازنده یا نویسندة ارزش‌های اخلاقی باید آراسته به صفات پسندیده و سجایای اخلاقی و ارزش‌های وجودی باشد.

10. کتاب اخلاقی باید حکم «دوا» داشته باشد، نه «نسخه»؛ یعنی با مطالعة کتب اخلاقی، نفس قاسی نرم و نفس غیر مهذب، مهذب شود.

11. راه را برای «چگونه‌زیستن»، «چگونگی عمل»، آراستگی به فضایل و پیراستگی از رذایل هموار کند.

12. رابطة انسان با خدا را مبنای رابطة انسان با خود، جامعه و جهان درست تفسیر و تصویر سازد و
.



کتاب‌شناسی اخلاقی با رویکردی توصیفی، تحلیلی و انتقادی

اگرچه کتاب‌شناسی اخلاقی با رویکردهای یاد شده بسیار دشوار و کاری‌ سترگ است و ما نیز مدعی کاری تمام‌عیار با چنین رویکردی نیستیم و نمی‌خواهیم و نمی‌توانیم همة کتب اخلاقی‌ اَسلاف و اَخلاف را مورد سنجش و ارزیابی قرار دهیم؛ ولی رگه‌هایی از چنین رهیافتی را در این نوشتار آورده‌ایم تا حکیمان الاهی، دانشوران اخلاق، فیلسوفان و عالمان اخلاق در جهت پالایش و پردازش چنین رسالت ضروری و مهمی برآیند و گام‌های مؤثر معرفتی و عملی بردارند؛ بنابراین بر اساس نظریة بسیاری از اصحاب علم و عمل اخلاق، کتب اخلاقی بر اساس محتوا و روش‌های نگارشی آن و مکتب و مشرب‌اخلاقی صاحبان چنین کتاب‌هایی بر سه قسم قابل تقسیم است که حتی برخی بزرگان، نظام‌های اخلاقی را بر اساس چنین محورهای سه‌گانه‌ای تقسیم‌پذیر دانسته‌اند.

الف. اخلاق عقلی - فلسفی.

ب. اخلاق عرفانی - باطنی.

ج. اخلاق دینی - مذهبی (کتاب و سنت)



کتاب‌های اخلاقی - فلسفی (اخلاق عقلی)

بسیاری از حکیمان اسلامی با هدف پرورش و تهذیب نفس و طرح‌ فرازهایی فرازمند از معارف اخلاقی - تربیتی اسلام و با مدد عقل و برهان و از دریچة «حکمت‌عملی» و با رویکردی فلسفی - حٍکمی، به نگارش کتب اخلاقی پرداخته‌اند که دارای ویژگی‌های ذیل است:

- شناخت فضایل و دانستن ریشه‌های رذایل همانا بهترین وسیلة آراستگی‌های اخلاقی و ارزش‌های درونی و روحی است.

- تکیه بر ویژگی «اعتدال» یا اصول چهارگانة حکمت، شجاعت، عفت، عدالت و اصلِ حاکم یا اصل الاصول را عدالت دانستن.

- توجه جدی به مجاهدات نفسی و اشراقات قلبی؛ پس اخلاق فلسفی بر عناصری مانند: معرفت، عدالت و تهذیب تکیه زده است که استاد شهید «مطهری» نیز به چنین ویژگی‌هایی اشاره کرده‌اند؛ چنان که فرموده‌اند:

«افلاطون و استادش سقراط، معتقدند برای عمل به مقتضای خیر، شناختن آن کافی است؛ یعنی امکان ندارد که انسان کار نیک را بشناسد و تشخیص دهد و عمل نکند، علت عمل نکردن، «جهالت»‌ است؛ پس برای مبارزه با فساد اخلاقی، جهل را باید ازبین برد و همان کافی است؛ از این‌رو سقراط معتقد است که سیر منشأ همة فضایل، «حکمت» است؛ بلکه هر فضیلتی نوعی حکمت است
»

یا در حکومت عقل و اراده و تعادل قوا می‌فرمایند:

«مسأله‌ای که علما و فلاسفة اسلامی زیاد بر روی آن تکیه می‌‌کنند؛ این است که اخلاق کامل، اخلاقی است که بر اساس نیرومندی عقل و اراده باشد، میل‌های فردی و نوعی، همه وهمه باید تحت کنترل عقل و اراده باشد، قهرمان حقیقی اخلاقی آن کسی است که عقل و اراده بر وجودش حاکم باشد، البته در وجود انسان، عواطف غیرفردی هم زیاد وجود دارد؛ ولی آن‌‌ها چشمه‌هایی هستند در وجود انسان که با کنترل عقل و اراده در جای خودش از آن‌ها استفاده می‌شود.»

و در فرازی دیگر با نقد اخلاق فلسفی در عین حال‌که ویژگی‌های مثبت آن را بیان می‌کند و اوصاف آن‌ها را برمی‌شمارد می‌نویسند:

این اخلاق دارای چند خلأ و کاستی است.

1. به رابطة انسان با خدا نمی‌پردازد.

2. حالت ساکن دارد.

3. این اخلاق فاقد عنصری مانند واردات قلبی و درونی است یا حضرت امام‌‌خمینی‌(ره) اگرچه «چهل حدیث» را بر اساس روش «علمای اخلاق»‌ نوشته‌اند و تقسیم‌بندی علمای اخلاق را پذیرفته‌اند؛ ولی در فرازی دیگر، روش پردازش به اصول و فضایل و ارزش‌های اخلاقی را کافی ندانسته و حتی آن را تأثیرگذار در تهذیب باطن ندانسته و آن‌ها را نسخه‌نویسی - نه این که حکم دوا داشته باشند - قلمداد کرده‌است و به نقد روشی کتب اخلاقی - فلسفی پرداخته‌اند. اکنون پس از مقدمه‌ای مختصر در بارة ویژگی نوشتارهای اخلاقی - فلسفی به معرفی برخی کتب «اخلاق فلسفی» می‌پردازیم:

1. «السعادة و الاسعاد فی السیرة الانسانیة» ابوالحسن عامری نیشابوری (م 381 هـ‌.ق) که با قطع وزیری در 490 صفحه از سوی انتشارات دانشگاه تهران به چاپ رسیده است. در این کتاب به اصول اخلاق و تدابیر عملی که در حیات دنیا برای سعید شدن و سعید کردن ضروری دانسته شده است، اشاره گشته و مؤلف از تألیفات ارسطو و سایر فلاسفة یونان، تأثیرپذیری فراوانی داشته‌است؛ البته از کتب ایران، هند و عرب باستان نیز بهره‌ها جسته است و نقلِ اقوال و افکار یونانی در آن قوت بیشتری دارد.

2. «تهذیب الاخلاق و تطهیر الاعراق» احمد بن محمد بن یعقوب خازن، مکنّی به ابوعلی و مشهور به ابن مسکویه که با قطع‌وزیری در 189 صفحه، با مقدمة شیخ حسن تمیم در اصفهان به چاپ رسیده است و بعدها انتشارات بیدار قم به‌صورت بسیار زیبا و با تصحیح و مقدمة جالبی آن‌را منتشر کرده است و ترجمه‌های مفیدی نیز از آن شده است؛ ازجمله ترجمة بانو نصرت‌بیگم اصفهانی و دکتر امامی و
ابن‌مسکویه از مترجمان آثار یونانی است و بیشتر بر عقل و مکتب‌های فلسفی تکیه کرده‌ و چینش بحث‌ها‌ی خود را در این کتاب بر اساس آثار حکمای یونان قرار داده است و نوشتار او از دو ویژگی نیز برخوردار است که نوشتة ابوالحسن عامری از آن بی‌بهره بوده است:

1.بهره‌گیری از شرع و تعالیم دینی و آموزه‌‌های وحیانی.

2.برخورداری از شیوه علمی - فلسفی که تنها صاحبان فن حکمت از آن استفاده می‌کنند و خوشان نیز به این نکته اشاره کرده‌اند:

و علمناه لمحبی الفلسفة خاصة لا للعوام.

3. نظم بسیار مطلوب و منطقی در ارائة بحث‌های اخلاقی که در هفت مقاله و بر مشرب حکمای یونان آورده‌اند؛ به‌‌گونه‌ای‌که از نفس، قوای نفس، فضایل چهارگانه شروع و اخلاق و طبایع، سعادت، لذت، شجاعت، عدالت، جور، انواع محبت و
را دنبال کرده‌اند؛ چنان‌که مرحوم خواجه نصیر‌الدین طوسی، ابوعلی احمدبن محمدبن یعقوب مسکویه را «استاد فاضل و حکیم کامل» و کتاب او ‌را در بلیغ‌ترین اشارت و فصیح‌ترین عبارات می‌داند؛ کتابی که دارای همه‌گونه برتری و ضامن تمامیت نیکی و آشکار کنندة، حق ناپیدا است که مرحوم خواجه کتاب او را «اخلاق‌فلسفی» نامیده‌اند. البته مرحوم ابن‌‌مسکویه کتاب دیگری به نام «جاویدان خرد» نوشته‌اند که آداب جزئی را از پندهای حکما - از هر آیینی که‌ باشند - آورده‌اند.

4. «فصول منتزعه» ابونصر محمد فارابی؛ اگرچه فارابی «مدینة فاضله» نوشته‌است؛ ولی در این کتاب بحث‌های مبسوطی در تهذیب نفس و سلامت روح آدمی و بیماری زدایی از چهرة جان آدمی به رشتة تحریر درآورده‌اند و این کتاب را بر محور پیشینیان و پیشگامان فن تهذیب قرار داده است و آن‌را با اصول و بنیادهای حکمی و عقلی و بهر‌ه‌گیری از آموزه‌‌های دینی نگاشته‌اند.

5. «اخلاق ناصری» خواجه نصیر‌الدین طوسی، (597 - 672هـ .ق) این کتاب نیز با تأثیرپذیری از شیوه و افکار حکمای یونانی، ولی با درایت و فرزانگی خواجه پرداخته شده است که از انواع علوم حٍکمی و اقسام حکمت عملی در سه مقاله و هر یک با فصول گوناگون تنظیم شده است که مقالة نخست آن در «تهذیب‌اخلاق» و با ترجمه‌ای آزاد از کتاب «تهذیب الاخلاق» ابن مسکویه به فارسی برگردان شده است. مقالة دوم در تدبیر منزل و مقالة سوم در سیاست مدن نگارش یافته است که خواجه آن‌را به سفارش دیگری نوشته است؛ مانند برخی کتاب‌های دیگرش و صرفاً آن‌را گردآوری و گزارشگری کرده است؛ بدین سبب گاه گفتار بیگانه و مخالف با اندیشه و سیرة وی در آن مشاهده می‌شود که آن‌را نقد نکرده و خود نوشته‌اند:

«پیش از خوض در مطلوب می‌گوییم: آن‌چه در این کتاب تحریر می‌افتد، از جوامع حکمت عملی بر سبیل نقل و حکایت و طریق اخبار و روایت، از حکمای متقدم و متأخر باز گفته می‌آید، بی‌آن‌که در تحقیق حق و ابطال باطل شروعی رود یا به اعتبار معتقد ترجیح رأیی و تزییف مذهبی خوض کرده شود.»

پس این کتاب بر روش برگزیدگی و گزارشگری نوشته شده است، نه به گونه‌ای استدلالی و کامل که به همة بحث‌ها و حقایق اخلاقی بپردازد و بیشتر استجابت اسماعیلیان بوده است؛ بنابراین هنگامی‌که «هلاکو» بر اسماعیلیان چیره شد و خواجه با وی مرتبط گشت، خطبة پیشین کتاب را تغییر داده و مؤخرة آن را نیز انداخت و مطالب متناسب با ذوق و فرهنگ ایشان در ستایش آن‌ها را زدوده است.

ناگفته نماند که حکمت وارداتی از یونان پس از ترجمه، مانند کودکی بود که در دامن اسلام و حکمای اسلامی رشدیافت که خود ماجرای شیرین و دلنشین و در عین حال پر فراز و فرود دارد؛ حتی در «اخلاق‌فلسفی» که فیلسوفان اسلامی تأثیرپذیر از آثار حکمای یونان بوده‌اند، مقلّد صرف نبوده، بلکه ابتکارات و نوآوری‌هایی داشته و با فرهنگ و آموزه‌های اسلامی به آن توسعه و تعمیق بخشیده و بازسازی کرده‌اند و در عین انتخاب اصول و روش فلاسفة یونان، محتوای وحیانی به آن‌ها بخشیده و از آموزه‌های اسلامی بهره‌های وافی جسته‌اند و
به‌هرحال چند ویژگی کتب «اخلاق فلسفی» عبارتند از:

1.به‌صورت تخصصی، فنی و علمی نوشته شده‌اند و فاقد قابلیت عرضه برای همة جامعه هستند.

2.تأثیرپذیری از آثار یونانی سبب شده‌است تا بهره‌مندی آن‌ها از مسائل معنوی و اخروی در تربیت نفس و تهذیب باطن اندک ‌باشد.

3. کتاب‌های اخلاقی - فلسفی، فاقد دستور‌العمل‌های تأثیرگذار، راهنما و قابل اجرا هستند؛ به همین سبب قدرت به کمند کشیدن قلب و فکر خواننده را نخواهند داشت.

4. انسان اخلاقی در افق اندیشة فیلسوف اخلاقی و اخلاق فلسفی (فیلسوفانه) انسان متفکر، اندیشه‌ورز و خردمند است و کمال اندیشه‌ای و فکری او بیشتر است و غلبه بر ساحت‌های وجودی دیگر او دارد و به تعبیری بلیغ از استاد شهید مطهری «انسان کامل فلاسفه، انسان کامل نیست، انسان ناقص است، یعنی قسمتی از کمال را دارد. این‌که برای کمال عقلی، اصالت قایل شده‌اند، صحیح است؛ ولی این‌که سایر جنبه‌‌های کمالات انسانی را نادیده گرفته‌‌اند و همة کمالات انسانی را در کمال عقلی او جست‌وجو کردند، از این جهت انسان کامل فلاسفه، انسان نیمه کامل است» بنابراین در روش و مسلک عقلی با یک چشم به انسان نگریسته شده و از یک بعد به انسان پرداخته شده و معرفت و حکمت اخلاقی نقشی بنیادین یافته است که «شرط لازم» ‌در تربیت اخلاقی و خود سازی انسان و سلوک اخلاقی تمام عیار آدمیان است، نه شرط کافی؛ و از سوی دیگر در این راه «چراغ و روشنایی» وجود دارد، ولی از نیروی حرارت‌بخش و حرکت‌آفرین خبری نیست و به تعبیر «اقبال لاهوری» که در یک حجازش زمزمی نیست؛ همچنین در این مسلک هدف گمشده است و به‌جای دعوت به «قرب ربوبی» و تخلق به اخلاق الاهی در تمام ابعاد، در بخشی از هدف متوقف مانده و فقط به شباهت ناقص علمی انسان به خدا بسنده شده است و از مجموعة «ایمان و عمل صالح»، بخشی از (ایمان) را که با عقل پیوند دارد، راه رشد دانسته است.

ناگفته نماند جناب شیخ‌الرییس «ابن‌سینا» در زمینة «علم اخلاق» نیز کتاب‌ها و رساله‌هایی نگاشته است و عارف نامدار «ابوسعید ابی‌الخیر» از او می‌خواهد در زمینة تهذیب وتزکیة نفس رساله‌ای برای وی بنگارد و او نیز رسالة کوتاه و سودمندی برای او نگاشته است. او هم «عهد نویسی»، هم «اخلاق نویسی» کرده است. رساله‌های متعدد در مسأله «عهد» که بخش مهمی از آن در بحث‌های اخلاق یعنی ارائة راه‌های اخلاقی و فنی است و در «عهدعملی» نیز رسالة دیگری نگاشته‌اند که در حاشیة «شرح الهدایه الاثیریه» صدرالمتألهین شیرازی آمده است. و «مقامات عارفان» بوعلی‌سینا گرچه درعرفان آن هم عرفان علمی و فلسفی یا فلسفه عرفانی نگاشته شده است، ولی به «اخلاق عرفانی و اخلاق عارفانه» نیز به‌صورت مستقیم و غیر مستقیم پرداخته است و در رساله‌های رمزی و داستان‌های اشارتی خویش از جملة «رسالة الطیر» نیز به سلوک اخلاقی و سلوک عرفانی انسان‌‌ها نیز اشاراتی بسیار عمیق و شیرین دارد.

کتاب‌های اخلاقی - عرفانی (اخلاق عرفانی)

اخلاق عرفانی اخلاقی است که بر اساس سلوک عارفانه، صراط، طی‌طریق و منازل سلوکی و بر محور پیراستن دل از آلودگی‌ها و آراستن آن به زیور «محاسن‌اخلاقی» از راه ریاضت و مجاهدت قرار داده شده است و در این مسیر، حرکت قلبی، درونی و مجاهدت و عمل ضروری است و تنها به حرکت فکری و عقلی بسنده نشده‌است؛ بلکه فراتر از عقل و سلوک عقلی با تزکیه و سلوک باطنی و درونی برای دیدار «جمال یار» آینة وجود خویشتن را می‌سازد و خط سیر موجودات را به دو مسیر حرکتی «قوس نزول» و «قوس صعود» تبیین می‌کنند و عارفان، حرکت در قوس نزول را «سوقی» و از برون و حرکت در قوس صعود را «شوقی» و از درون تلقی می‌کنند و عارف به معرف لدنّی و افاضی چشم دوخته و در عرفانِ اخلاقی و اخلاق عرفانی و عارفانه نیز نازک‌‌اندیشی‌های معرفتی و تهذیب‌های سلوکی و طی مقامات معنوی منظور شده است و در کل منظور ما کتاب‌هایی است که عرفای اسلامی در تربیت نفس نوشته و آن‌را مقدمة کشف و تجرد و رسیدن به کمال شهودی می‌دانند، چه این‌که در کتب اخلاقی - فلسفی، تربیت نفس مقدمة‌ای برای تأمل، تعقل و رسیدن به کمال عقلی است و در کتب اخلاقی - عرفانی، شناخت و تهذیب جان و تربیت نفس، مقدمة وصول به بارگاه قدس ربوبی و شهود خدا است؛ پس سلوک الی‌الله با طی منازل مرتب و مشخص و با مراقبت‌های سلوکی در تصعید تکاملی انسان تفسیر و تصویر شده است البته چنین روشی با پیشینة طولانی و با استفادة از قرآن و احادیث، به‌ ویژه احادیث علی(ع)، احادیث قدسی و ادعیه و نیایش‌ها به ظهور رسیده است و به تعبیر استاد شهید «مطهری» :

« اخلاق عرفانی، اخلاقی است که عرفا و متصوفه مروج آن بوده و مبتنی بر سیر و سلوک و کشف و شهود می‌باشد و البته به مقیاس گسترده‌ای از کتاب و سنت بهره جسته است.»


[ یکشنبه 91/12/13 ] [ 9:5 عصر ] [ علی محمدی ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By themzha :.

درباره وبلاگ

وبلاگ تخصصی فلسفه ی اخلاق واخلاق اسلامی . . . . در دلم بود که آدم شوم امانشدم بی خبر ازهمه عالم شوم امانشدم
موضوعات وب
امکانات وب


بازدید امروز: 22
بازدید دیروز: 6
کل بازدیدها: 158380