سفارش تبلیغ
صبا ویژن

نظریه های فرا اخلاق وبررسی نظام اخلاق اسلامی Meta Ethics
 

منابع مقاله:
مراحل اخلاق در قرآن ، جوادی آملی ؛

در بخش یکم کتاب، موانع نظری و عملی سیر و سلوک آدمی به سوی خدای سبحان بررسی شد و به اجمال، راههای مانع زدایی نیز تبیین شد. در این بخش نیز بحث در باره مانع زدایی از سیر و سلوک است، لیکن مراحل این مانع زدایی که بر اساس ترتیب کتاب ارزشمند «أوصاف الأشراف» مرحوم خواجه نصیر الدین طوسی (قدس سره) تنظیم شده، تبیین می شود.

محقق طوسی در کتاب «أوصاف الأشراف» باب اول را به «مقدمات و مبادی سیر و سلوک» اختصاص داده و در باره ایمان، نیت، صدق، انابه و اخلاص بحث می کند و باب دوم را به بحث مانع زدایی از سیر و سلوک اختصاص داده و نخست از توبه و سپس از زهد، فقر (1) ، ریاضت، مراقبت و تقوا سخن می گوید. این روش قابل نقد است؛ زیرا، چنانکه گذشت، بخشهای ابتدایی علم اخلاق آشنایی با رذایل اخلاقی و راههای زدودن آنهاست. بنابراین، مباحث باب دوم باید در آغاز مباحث سیر و سلوک مطرح شود.

تنظیم مطالب در باب دوم کتاب اوصاف الأشراف نیز قابل نقد است؛ چنانکه نظم تدوینی برخی ادعیه نیز قابل تأمل است؛ مثلا، اولین مناجات از «مناجات خمس عشرة» (2) که از امام سجاد (صلوات الله علیه) نقل شده، در ترتیب کنونی آن، «مناجات تائبان» و آخرین آن، «مناجات زاهدان» است؛ در حالی که اگر این پانزده مناجات پانزده مرحله، یا منزلت باشد، مناجات زاهدان، در ردیف مناجاتهای اولیه است ، نه آخرین مناجات؛ یعنی، انسان، نخست توبه می کند و زهد می ورزد و از رذایل می رهد و سپس به فضایل بار می یابد که عالیترین فضیلت، «حب لقاء الله» و بالاتر از آن، «حب الله» است.

همان طور که فقیه کارشناس یا اصولی صاحب نظر، مسائل فقهی یا اصولی را سامان می بخشد و مرتب می کند، عالم اخلاق نیز باید با بررسی های کارشناسانه، درجات سیر و سلوک را از ادعیه و مناجاتها کاملا استنباط کند. پس همان طور که عالمان اخلاق باید آیات، روایات و سیره معصومین ( علیهم السلام) را سامان ببخشند، ادعیه و اذکار را نیز باید سامان بدهند؛ زیرا تبیین مراحل و مراتب ادعیه نیاز به بحثهای علمی دارد.

اما حکیم سبزواری در کتاب «منظومه» به تبعیت از صاحبان «حکمت متعالیه» راهی را پیموده است که از روش خواجه نصیر دقیقتر است. وی در بخش اخلاق که آخرین بخش منظومه ایشان است، «توبه» را به عنوان اولین شرط ذکر کرده است؛ زیرا تا انسان به این فکر نباشد که برای نیل به مقصد راهی هست و او باید این راه را طی کند، دیگر سخن از اخلاص، انابه، صدق و ... بی مورد است. اگر کسی در مسیر مستقیم نباشد؛ یعنی بر اساس «واجب» و «مستحب» حرکت نکند و از «حرام» و «مکروه» اجتناب نداشته باشد، اصلا سالک نیست و قیام و اقدام چنین انسانی از بحث خارج است؛ چون راه لقای حق یکی بیش نیست و آن هم انجام واجبها و مستحبها و ترک حرامها و مکروها و توبه از آنهاست. از این رو اگر مشرک، فاسق و نیز انسان خوب بخواهند موحد، عادل و خوبتر بشوند، اولین وظیفه آنان توبه است که خواجه طوسی آن را به عنوان اولین مرتبه در باب دوم ذکر می کند.

پی نوشت ها:

.1 محقق طوسی بعد از مرحله زهد، مقام فقر را که یکی از اوصاف سالکان کوی حق است، ذکر می کند.فقر به معنای نخواستن است، نه نداشتن و تهیدستی بر اثر تنبلی و کار نکردن. بنابراین، روح فقر به زهد برمی گردد. پس کسی که تن پرور است و کار نمی کند و یا این که برای مال، حرمت قائل نیست سالک نیست. چون قرآن کریم، مال را مایه «قیام» جامعه می داند:

«و لا تؤتوا السفهاء أموالکم التی جعل الله لکم قیاما و ارزقوهم فیها و اکسوهم و قولوا لهم قولا معروفا» (سوره نساء، آیه 5)

سالک الی الله می کوشد مال را از راه حلال فراهم سازد و در راه حق صرف کند و نیز کمبود دیگران را، برای خدا ترمیم کند؛ که در این صورت قهرا از خطر

«و تحبون المال حبا جما» (سوره فجر، آیه 20)

و

«الذی جمع مالا و عدده یحسب أن ماله أخلده» (سوره همزه، آیات 2 3)

نجات می یابد. پس فقیر کسی است که مال دوست نیست، ولی بر اثر تلاش و کوشش، مال را تحصیل و با آن، مشکلات خود و جامعه را برطرف می کند، انفاق و صدقات دارد و روح اقتصادی جامعه را تقویت می کند، ولی خود همانند امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) با بهره ای اندک زندگی می کند. فقر و درویشی اهل سیر و سلوک به این معناست و فقر و درویشی به این معنا، به تعبیر محقق طوسی، رفع و ازاله مانع از سیر و سلوک است.

.2 مفاتیح الجنان.


[ یکشنبه 91/12/13 ] [ 9:9 عصر ] [ علی محمدی ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By themzha :.

درباره وبلاگ

وبلاگ تخصصی فلسفه ی اخلاق واخلاق اسلامی . . . . در دلم بود که آدم شوم امانشدم بی خبر ازهمه عالم شوم امانشدم
موضوعات وب
امکانات وب


بازدید امروز: 8
بازدید دیروز: 6
کل بازدیدها: 158366